شعر در مورد عبرت شعر در مورد عبرت ، از گذشته و مرگ و گذشتگان و عبرت گیری و گرفتن همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد. شکار اگر چه درین پهن دشت بسیارست مرا گرفتن عبرت ز روزگار بس است برای زیر و زبر کردن بنای شکیب سبک عنانی آن زلف تابدار بس است ⇔ ⇔ ⇔⇔ ⇔ ⇔⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ شعر در مورد عبرت گرفتن سخنوران که درین بوستان نوا سازند کباب یکدگر از شعله های آوازند مبین به چشم حقارت شکسته بالان را که در گرفتن عبرت هزار شهبازند بیشتر بخوانید : شعر در مورد حرف بیهوده ، حرف مفت مردم + حرف زدن و عمل نکردن شعری در مورد عبرت گرفتن به جز گرفتن عبرت دگر غزالی نیست درین قلمرو وحشت، شکار زنده دلان برآورد ز گریبان آسمانها سر سری که خاک شود در گذار زنده دلان ⇔ ⇔ ⇔⇔ ⇔ ⇔⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ شعر درمورد عبرت گرفتن از گذشتگان عبرت روزگار بسیارست چشم عبرت، هزار بایستی خنکی های چرخ از حد رفت این خزان را بهار بایستی