شعر در مورد عبرت
شعر در مورد عبرت ، از گذشته و مرگ و
گذشتگان و عبرت گیری و گرفتن همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که
حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
شکار اگر چه درین پهن دشت بسیارست
مرا گرفتن عبرت ز روزگار بس است
برای زیر و زبر کردن بنای شکیب
سبک عنانی آن زلف تابدار بس است
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد عبرت گرفتن
سخنوران که درین بوستان نوا سازند
کباب یکدگر از شعله های آوازند
مبین به چشم حقارت شکسته بالان را
که در گرفتن عبرت هزار شهبازند
بیشتر بخوانید : شعر در مورد حرف بیهوده ، حرف مفت مردم + حرف زدن و عمل نکردن
شعری در مورد عبرت گرفتن
به جز گرفتن عبرت دگر غزالی نیست
درین قلمرو وحشت، شکار زنده دلان
برآورد ز گریبان آسمانها سر سری
که خاک شود در گذار زنده دلان
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درمورد عبرت گرفتن از گذشتگان
عبرت روزگار بسیارست
چشم عبرت، هزار بایستی
خنکی های چرخ از حد رفت
این خزان را بهار بایستی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در باره ی عبرت گرفتن
عبرت بسی نمود اگر جانت روشنست
آیینه مکدر عبرت نمای خاک
گویی زمان رسید که از هیضه قی کند
کز حد بشد ز خوردن خلق امتلای خاک
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره عبرت گرفتن
آئینه واریم محروم عبرت دادند
ما را چشمی که مگشا
درهای فردوس وا بود امروز
از بیدماغی گفتیم فردا
بیشتر بخوانید : شعر در مورد خانه ، کاهگلی و قدیمی پدری و مادربزرگ و دوست
شعر در مورد عبرت گرفتن از گذشتگان
ای عدم فرصت شرار کاغذت
چشمک عبرت نگاهی میزند
بهر عبرت فرصتی در کار نیست
یک نگه بر هر چه خواهی میزند
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر عبرت گرفتن
عمرها شد زجنس ما گرم است
روز بازار عبرت آرائی
تا ابد باید از خیال گذشت
یکقلم دینه ایست فرودائی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد عبرت گرفتن
این چمن عبرت گلچینی داشت
چید دامن زتبسم سحرم
احتیاجم در اظهار نزد
خشکی لب نپسندید ترم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره عبرت گرفتن
حرص معنی شکار عبرت نیست
دیده دام را کجاست نگاه
فکر رحلت خجالتی دارد
دم رفتن به پیش پاست نگاه
بیشتر بخوانید : شعر در مورد خانواده ، خوب و شاد و سالم + خانواده شوهر و زن
شعر درمورد عبرت گرفتن از گذشتگان
برفت آن گلبن خرم به بادی
دریغی ماند و فریادی و یادی
زمانی چشم عبرت بین بخفتی
گردش سیلاب خون باز ایستادی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در باره ی عبرت گرفتن
ز حال دیگران عبرت گرفتم
کنون من عبره الابصار گشتم
بیا ای طالب اسرار عالم
به من بنگر که من اسرار گشتم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعری در مورد عبرت گرفتن
دیده را عبرت نیست زین پرده
دیده اعتبار بایستی
همه گل خواره اند این طفلان
مشفقی دایه وار بایستی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد عبرت گرفتن از گذشتگان
درین عبرت سرا مگشا نظر زنهار بی عبرت
که می گردد ز گوهر قیمتی تار نگاه اینجا
جهان چون کاروان ریگ دارد نعل در آتش مکن
چون غافلان ریگ روان را تکیه گاه اینجا
بیشتر بخوانید : شعر در مورد خواب ، و رویای شیرین دیدن معشوق و یار و خواب غفلت
شعر مفهومی در مورد عبرت گرفتن
حلقه دام چشم از بهر شکار عبرت است
وای بر آن کس که این عبرت سرا غافل گذشت
تا درین گلزار صائب راست کردم قد خویش
چون صنوبر عمر من در زیر بار دل گذشت
Comments
Post a Comment